کانال تلگرام هاشم عباسی

آشنایی با مفهوم شادمانی و موفقیت

 

جستجوی شادمانی، زندگی موفق و دوری از رنج خواستهﯼ  هر انسانی است، اما در دنیایی كه فقر، بیماری، تبعیض، فقدان، جنگ، درد و ناراحتی به شكل های مختلف خودنمایی می كند، چگونه می توان احساس شادمانی و موفقیت كرد؟ چگونه می توان دور از رنج ماند و زندگى با كیفیتی داشت؟

بسیاری از روان شناسان، جامعه شناسان و متفكران معتقدند كه ریشهﯼ  بیشﺗر ناخرسندی های انسان از درك ضعیف او از معناى وجودی و هدف غایی زندگی ناشی می شود. میزان درك انسان از چرایی زندگی و علت وجودی خودش، سهم به سزایی در میزان شادمانی، احساس موفقیت و تحمل رنج دارد. به عبارت دیگر، شادی هر انسانی با نوع نگاه او به زندگی آمیخته است. در تعریف شادمانى و موفقیت، سلسله مراتبی مطرح شده است، كه با توجه به ویژگی های هر سطح، مفهوم شادمانی و موفقیت تعاریف متفاوتى خواهد داشت. نكتهﯼ جالب توجه این است كه این مفاهیم در هر چهار سطح برای انسان لازم و مفید و برای سلامت جسمانی و روانی او ضروری است. به عبارت دیگر، سطوح پایینﺗر شادمانی و موفقیت نیز در نوع خود مهم اند و نباید نادیده گرفته یا كم اهمیت شمرده شوند؛ اما نكتهﯼ  مهم این است كه دورنمای عمیقﺗری نسبت به مفهوم شادمانی و موفقیت پیدا كنیم و اجازه دهیم سطوح پایینﺗر پلهﺍی برای رسیدن به سطوح بالاتر باشند، ولی راهنما و كنترل كنندهﯼ  سطوح بالاتر نباشند. در ادامهﯼ مطلب با سلسله مراتب شادمانی وموفقیت آشنا می شویم :

شادمانی و موفقیت در سطح اول شادمانی

شادمانی در سطح اول به واسطهﯼ  ارضای نیازهای جسمانی و مادی حاصل می شود. برای مثال خوردن یك غذای خوشمزه یا خرید یك اتومبیل گران قمیت. شادمانی در این سطح لازم است و به حفظ سلامت جسمانی، روانی، ادامهﯼ  زندگی و رفاه می انجامد. اگر تنها دلیل شادمانی یك فرد جستجوی لذت های جسمانی و مادی باشد، به سرعت احساس شادمانی را از دست خواهد داد، چرا كه شادمانی حاصل شده از این طریق، یك باره ایجاد می شود و سپس اثر آن به سرعت از بین می رود. به عبارتی این نوع شادی كم عمق و ناپایدار است. از آنﺟا كه این لذت فقط متوجه خود ماست و به ما اجازه نمی دهد به كسی جز خودمان بیندیشیم، یك باره متوجه می شویم كه در حال انباشتن و اندوختن هستیم و تسلیم لذت های جسمانی و مادی شده ایم. پیامد این سبك زندگی، كسالت، تنهایی و نگرانی برای از دست دادن اندوخته ها یا دست نیافتن به خواستﻫاست. بدین ترتیب احساس خود ارزشمندی، ضعیف و ضعیف تر شده و فرد به سمت بحران كشیده می شود. زیرا انسان اصولاً برای چیزهای عمیق تر آفریده شده است و بایستی پس از رسیدن به برخی نیازها و خواست های جسمانی و مادی به دنبال هدف هایی فراتر باشد. در این سطح موفقیت به معنای داشتن چیزهای زیبا و راحت و آسوده زندگی كردن است، البته داشتن چیزهای خوب و زندگی در آسایش و رفاه هیچ اشكالی ندارد، اما اگر فرد به این سطح بسنده كند و تنها برای رسیدن به نیازهای این سطح احساس خوشحالی و موفقیت نماید، باور می كند كه موفقیت برابر است با داشتن لباسﻫای گرانبها، رانندگی با اتومبیل پرسرعت، زندگی در خانهﯼ  پرزرق و برق و خوردن غذاهای متنوع و خوشمزه. با این نگاه و چنین تحلیلی از موفقیت هرگز نمی توان قبول كرد كه یك انسان فقیر هم می تواند موفق باشد و در نتیجه چیزهایی نظیر ارزش و اهمیت خانواده، دوستی، تحصیل، اجتماع و ایمان از یاد خواهد رفت.

شادمانی و موفقیت در سطح دوم

شادمانی در این سطح ارضای منطقیﺗر نیازهاست. این نیازها به صورت میل به بهتر شدن، موفق بودن، باعث شگفتی دیگران شدن، محبوب و قدرتمند شدن است. بی تردید اینﻫا امیال بدی نیستند و حركت به سمت آنﻫا می تواند مفید باشد، زیرا مهارت های بیشﺗری را طلب می كند. برای مثال شما به عنوان یك دانشجو، اگر بخواهید در كلاس موفق باشید ممكن است در رقابت سالم با دوستانﺗان شركت كنید و این امر موجب پیشرفت شما در تحصیل شود. پس شادمانی با این هدف تناقضی ندارد و حتی آن را تأیید می كند. اما مشكل در این سطح، زمانی آغاز می شود كه این مرحله پایان راه شادمانی تلقى شود و همهﯼ  فكر و تلاش فرد صرفاً بر موضوع برنده شدن متمركز شود. با این نگاه اگر شما به نمرات دلخواه خود دست پیدا كنید و نسبت به سایرین احساس برترى كنید، دیگر چیزی برای خوشحال بودن نخواهید داشت. از طرفی اگر فرد تمام شادمانی خود را در گرو نتایج، قیاس ها و قضاوت ها بداند، « شاد »  نخواهد بود، زیرا همواره نسبت به دیگران مظنون بوده و با هراس« از دست دادن »  زندگی می كند؛ نسبت به افرادی كه از او بهترند خشم و انزجار دارد؛ نسبت به افراد پایین تر احساس تحقیر و اهانت دارد؛ پنهان كاری می كند؛ احساس پوچی، خشم، اضطراب و پرخاشگری پنهان، حسادت و حرص زیاد برای بیشﺗر جلوه كردن دارد و در درون احساس حقارت و تحقیر می كند. خلاصه آن كه اگر همهﯼ  شادمانی فرد در گرو مؤلفهﻫای سطح دوم باشد در نهایت بحران در انتظار اوخواهد بود. موفقیت در این سطح، با برنده بودن، قدرت و كنترل داشتن، دست یابی به هدف ها و محبوبیت در میان دیگران برابری می كند. خواستن موارد فوق به خودی خود هیچ مشكلی ندارد، مثلاً كسی كه هنرپیشهﯼ  معروف سینما، ورزشﻛار محبوب، متخصص یا دانشجویی نمونه است، می تواند احساس موفقیت را تجربه كند اما اگر حصول به این موقعیت ها موجب شود كه فرد خود را بسیار برتر از دیگران ببیند، و رمز موفقیت خود را در برتری داشتن خلاصه كند، این طرز تفكر موجب می شود كه سعی كند از دیگران بهتر باشد و به دیگران نشان دهد كه توانمندتر از آنان است. چنین نگاهی دنیا را به كابوسی از شك، حسادت و ترس از دست دادن تبدیل می كند و تغییر این موقعیت می تواند طعم موفقیت را به طور كلی از بین ببرد. همهﯼ  ما نیاز داریم ضمن رسیدن به موقعیت هایی نظیر آن چه گفته شد در جستجوی شادمانی و موفقیت عمیق تر و پرمعناتری باشیم كه در سطح سوم نمودار می شود . شادمانى و موفقیت در سطح سوم

شادمانی در سطح سوم تعهد داشتن به دیگران و تعامل و ارتباط مثبت با دیگران است، این مقطع نوعی از شادمانی است كه از تلاش برای ساختن دنیایی بهتر ناشی می شود و ایجاد تغییرات مثبت از طریق فداكاری های كوچك و بزرگ آن را تقویت می كند. این امر می تواند از طریق پیوند داشتن با یك مؤسسهﯼ خیریه برای كمك به افراد نیازمند و آسیب دیده، مراقبت از خانواده و دوستان، انجام یك حركت مثبت برای یك انسان، گفتن یك جملهﯼ  زیبا و امیدبخش به یك انسان بی پناه و مانند آن تحقق یابد. در این سطح انسان در جستجوی حقیقت، عشق، مساوات، صلح و اتحاد است. این سطح از شادمانی از سطح دوم فراتر می رود، زیرا در جهان تأثیر گذارتر است و ماندگارتر. اما اگر انسان همهﯼ  شادمانی خود را در گرو عشق، مساوات، صلح، اتحاد بی نقص و كامل ببیند و خود را به طور مطلق مسئول همهﯼ  این موارد بداند دچار ناامیدی، یأس و نابودی آرمانﻫا، دور شدن از آرزوها و انتظارات می شود و احساس شادمانی نمی كند چرا كه هیچ انسانی كامل نیست و على رغم سخت كوشی بسیار نمی تواند كمال را به ارمغان آورد. اگر شادی در سطح سوم به معنای انجام یك كار مثبت در دنیا باشد، موفقیت در این سطح زمانی حاصل می شود كه كارمفیدی برای كسی انجام شود. فردی كه این گونه می اندیشد اعتقاد دارد كه حتی اگر پول زیادی به دست آورد یا نسبت به دیگران متمایز و شاخص باشد، زمانی موفق خواهد بود كه بتواند با دوستان نیازمند وقت بگذراند، پای صحبت اعضای خانوادهﺍی كه دچار مشكلﺍند بنشیند، به یك دوست تنها نامهﺍی بنویسد یا موجب آسایش انسانی بشود كه در سختی بوده است. این سطح به فرد اجازه می دهد تا با دیگران همكاری كند و با شاد شدن آنﻫا شاد شود و احساس موفقیت كند. این سطح بایستی فرد را برای سطح چهارم آماده كند، در غیر این صورت قهرمان شدن اهمیت زیادی پیدا خواهد كرد و شخص فكر می كند مجبور به نجات دنیا است و باید خود را وقف انسان ها كند تا احساس موفقیت نماید. تمركز زیاد در این سطح فرد را به سطح دوم باز می گرداند. ارزیابی وی را دربارهﯼ  موفقیت به مواردی از قبیل تهیهﯼ  خانه برای همه نیازمندان و برقراری عدالت وابسته می سازد و بالاخره احساس مسئولیت زیاد برای دنیا، او را آسیب پذیر و ضعیف می سازد.

شادمانی و موفقیت در سطح چهارم

شادمانی در این سطح از طریق ایمان به قدرت خداوند حاصل می شود و فرد ایمان دارد كه خداوند خواستﻫای او را به شكلی هدایت می كند كه در نهایت شادمانی درونی را تجربه كند. این سطح از سایر سطوح عمیق تر و پردوام تر است چرا كه با اعتماد كامل و تسلیم در برابر رضایت خداوند همراه است. این بدان معناست كه اعتقاد داشته باشیم خداوند، همیشه بهترینﻫا را برای ما می خواهد و توانایی جاودانی برای كامل كردن همهﯼ  ما را دارد. با این نگاه انسان برای رسیدن به هدفﻫا و خواستهﻫایش پر شور و علاقمند تلاش می كند پایدار و صبور حركت مى كند و با ایمان و توكل به خداوند دست آوردهای ظاهری را تنها ملاك شادمانی خود نمی سازد. اگر شادمانی در این سطح با ایمان و توكل به خداوند حاصل شود، موفقیت در این سطح نشأت گرفته از قدرت لایزال الهی است. با این دیدگاه، فرد به این ادراك می رسد كه خداوند چیزهای خوب را برای كل عالم آفریده است و او تنها كسی است كه می تواند به عهد خویش دربارهﯼ انسان وفا كند. در این سطح فرد می داند كه نمی تواند یك باره نجات دهندهﯼ همهﯼ انسانﻫا باشد، بنابراین ضمن تلاش خالصانهﺍش هر چه بیشﺗر تسلیم خداوند می شود و به او اعتماد می كند، پس هرگز ناامید نمی شود و حتی در شكستﻫای ظاهری زندگی نكتهﻫای مثبت پنهانی را می یابد و موفقیت را پیش بینی می كند. اعتماد كامل به خداوند و ایمان به تدابیر او موجب می شود كه فرد استوار و ثابت قدم گام بردارد وحتی در هنگام شكست، نا امید و مأیوس نباشد. توجه به این نكته ضرورى است كه مفهوم شادمانى و موفقیت در سطح چهارم هرگز با سكون و ایستایى برابر نیست بلكه حركت، تلاش و اشتیاق فراوان در كنار توكل به خداوند را مى طلبد. هم چنان كه پیشﺗر اشاره شد، همهﯼ  این سطوح برای انسان لازم است. اما نباید در هیچ یك از این سطوح غرق شد. به علاوه؛ سطوح بالاتر نباید در كنترل سطوح پایین تر باشند. برای مثال اگر شادمانی در سطح سوم كه همان ارتباط و تعامل مثبت با دیگران است با سطح دوم كه میل به موفقیت و برتری طلبی است هدایت شود، فرد به بی راهه كشیده می شود و هدف فرد از انجام یك كار خوب برای دیگران به سمت قهرمان شدن نزد دیگران و مطرح كردن خود منحرف می شود.

تعریف شما از شادمانى و موفقیت چیست؟

منبع : پیام مشاور، شمارهﯼ 70